مترجم همزمان خوب
مهارت در نوشتن آنهم به شکل روان و خوانا به هر دو زبان مبدأ و مقصد، حائز اهمیت است.
نوشتن وظیفهٔ اصلی یک مترجم است. دانشآموختگان باید با سبکهای مختلف نوشتن آشنا باشند،
و در نوشتههایشان اصول نوشتاری و علامتگذاری را بهخوبی اعمال کنند.
ویرایش و علامتگذاری صحیح، خوانایی یک نوشته را بالا میبرد.
علاوه بر آنچه گفت، مهارت مترجم در دریافت مطالب از طریق گوش دادن، باید قوی باشد.
او باید قادر باشد اصطلاحات، واژگان خاص، عبارات مختلف را که شنیده است در ذهن خود نگه دارد و در زمان مناسب از آنها بهره ببرد.
در اصطلاح به آن قابلیت «درک مستقیم» گفته میشود که شدیداً نیاز به حافظهٔ قوی و تمرین بسیار دارد.
درک مستقیم نشاندهندهٔ سطح توانایی بالای مترجم است.
یکی از مهمترین نکات در ترجمه، درک ارزش متن اصلی از سوی مترجم است.
مترجم برای توسعهٔ این درک، باید از تفاوتهای فرهنگی و استراتژیهای گفتمان هر دو زبان مبدأ و مقصد،
آگاهی داشته باشد و از این طریق ساختار پنهان متن منبع را کشف کند.
یک مترجم خوب باید فرهنگ، آدابورسوم و موقعیتهای اجتماعی هر دو زبان آشنا باشد.
او همچنین باید از ادیان، حالت صحبت کردن و قشربندی اجتماعی مردم در هر دو زبان آگاهی داشته باشد.
این آگاهی فرهنگی و اجتماعی میتواند تا حد زیادی کیفیت ترجمهٔ دانشآموختگان را بهبود بخشد.
در ترجمه، ساختار اجتماعی از سبک و سیاق نوشته، اهمیت بیشتری دارد.
ترجمه در اجتماع و فرهنگ یکزبان جای میگیرد.
پس زمانی یک ترجمه را مورد داوری قرار میدهیم، به زمینهٔ اجتماعی متن هم توجه زیادی داشته باشیم.
بعدازاینکه مترجم شایستگی خود را نسبت به شناخت هر دو زبان ثابت کرد، ترجمهٔ واقعی آغاز میشود.
مترجم همزمان خوب
اما یک مرحله دیگر مابین شایستگی و ترجمهٔ واقعی وجود دارد؛
آنهم یادگیری استفاده و شناسایی منابع مختلف اطلاعاتی است.
این منابع شامل؛ لغتنامههای چندزبانه، دائرهالمعارفها و اینترنت میشود.
استفادهٔ صحیح از لغتنامه، خود یک مهارت فنی به شمار میآید.
اکثر دانشآموختگان طریقهٔ درست استفاده کردن از لغتنامهها را نمیدانند.
مناسبترین لغتنامه از نوع تکزبانه است و باید به این موضوع توجه داشت که کلمات در جایگاههای مختلف معانی متفاوتی دارند.
مترجمان مبتدی باید درزمینهٔ استفاده از لغتنامهٔ تکزبانه و یافتن معانی مختلف کلمات در متنهایی با موضوعات خاص، تمرین کنند.
مترجمان کارآموز نیز باید با نحو بیان غیرمستقیم و عناصر مختلف در زبان مبدأ مانند؛
مبالغه، طنز و استعاره، آشنایی داشته باشند.
مواجهه با این مسائل باعث میشود دانش بالقوهٔ مترجمان تازهکار به مهارت بالفعل تبدیل گردد.
درحالیکه ما به توسعهٔ زبان مبدأ و مقصد از طریق ترجمه تکیهداریم، چگونگی این توسعه نباید نادیده گرفته شود.
کار گروهی و همکاری با افراد همرده، نتیجهٔ بهتری خواهد داشت.
دانشآموختگانی که تمرینات ترجمهٔ خود را با همکاری دوستانشان انجام میدهند، علاوه بر بالا بردن سرعت کار،
قادر خواهند بود مشکلات را بهسادگی پیدا کنند و همچنین اعتمادبهنفس و قدرت تصمیمگیری آنها تقویت خواهد شد.
اگرچه احتمال اشتباه در کار گروهی در ابتدای کار بیشتر است ولی از تجربه و تأثیراتی که بر ذهن مترجم دارد، نمیتوان چشمپوشی کرد.
نکتهٔ مهم دیگری که قابلتوجه است اینکه مترجمان حرفهای تمرکز خود را بروی ترجمهٔ متنها در یک زمینهٔ خاص میگذارند،
و تا پایان همین روال را ادامه میدهند و سعی میکنند توانایی خود در آن زمینه را بهحداعلا برساند.
برای مثال برخی از مترجمان فقط درزمینهٔ ترجمهٔ آثار ادبی وارد میشوند.
برخی دیگر این حوزه را به ترجمهٔ شعر یا داستان کوتاه و یا رمان محدود میکنند و برخی دیگر فقط بر روی آثار یک نویسنده تمرکز میکنند؛
زیرا انتخاب آثار یک نویسنده باعث شناخت کافی از ذهنیات و سبک نوشتن او میشود و به این شکل کیفیت ترجمه افزایش میابد.
مترجمان نیاز به تمرین زیاد هستند. آنها باید در کنار آموزشهای دانشگاهی،
تحت نظر استادان خود تمرینات عملی انجام دهند و همچنین از طریق آموزشهای تئوری میزان دانش خود را بالا ببرند.
اخیراً در دانشگاهها، مقالات و مجلات و کتب ترجمهشدهٔ زیادی در اختیار دانشجویان قرار دارد.
مترجمان مبتدی بامطالعهٔ این آثار و مقایسه آنها با نسخهٔ زباناصلی میتوانند نکات زیادی در مورد ترجمهٔ حرفهای یاد بگیرند.
بنابراین در دانشگاهها، رشتهٔ مترجمی زبان بهعنوان یکرشتهٔ مستقل از رشته زبانهای خارجی شناختهشده است.
این موضوع نشاندهندهٔ آن است که خلاف ذهنیت اشتباه اکثریت، هرکسی که زبان انگلیسی را آموخته،
قطعاً مترجم خوبی برای متون فارسی به انگلیسی محسوب نمیشود.
ترجمه کلید درک بینالمللی است. ما در جهان گستردهٔ امروز که با حجم رو به افزایش دادهها و ارتباطات روبهرو هستیم،
نیازمند مترجمان حرفهای هستیم. مترجمانی که بادانش نظری و مهارت عملی بالا، کار خود را بهخوبی انجام میدهند.
دانش نظری به مترجمان کمک میکند تا ارتباط بین فرستنده و گیرندهٔ پیام را با انتخاب واژگان درست انجام دهند.
درنهایت میفهمیم که برای اینکه یک مترجم خوب باشیم،
به ابزارها و دانشی فراتر از یک فرهنگ لغت احتیاج داریم و نمیتوان در یکشب راه صدسالهٔ مترجمی را طی کرد.
مطالب بیشتر: